در مصاحبه پیشین پایگاه آموزشی مهداد با عنوان «نوازندگی در خیابان از منظر قانون(۱)» به سوالاتی چون آیا به لحاظ قانونی نوازندگی در معابر عمومی مجاز است؟ آیا برای نوازندگی در سطح شهر مجوز نیاز است؟ آیا برخورد با این نوازندگان قانونی است؟ در برخورد با این افراد نهاد متولی مانند شهرداری، پلیس و… وجود دارد یا اینکه مردم هم میتوانند اقدام کنند؟ در ایام سوگواری و غیره تکلیف این افراد چیست؟ و… پرداختیم.
در این گفتگو بنا داریم در ادامهی مصاحبه با دکتر مهدی آقایی، بازپرس دادسرای ارشاد و استاد مرکز آموزش قوه قضائیه برای آگاهی شهروندان و پاسخ به ابهاماتی که در این خصوص در اذهان عمومی وجود دارد، از جهات دیگری به مسئله نوازندگی در سطح معابر بپردازیم که میخوانید.
اولاً برخلاف برخی کشورها مقررهی صریحی در این خصوص وجود ندارد و به استفاده از ابزارهای موسیقی نامتعارف با ارتعاش صوتی زیاد اشاره نشده و جرم انگاری یا مقررهای وضع نشده است. البته براساس ماده ۲۹ لایحهی هوای پاک: «ایجاد هرگونه آلودگی صوتی توسط منابع ثابت و متحرک، ممنوع است و در مورد منابع ثابت، متخلف به پرداخت جریمه نقدی از ۱۰ میلیون (۱۰.۰۰۰.۰۰۰) تا ۲۰ میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال محکوم میشود». هرچند بحث موسیقی خیابانی ارتباطی به این مقرره ندارد و این ماده بیشتر در خصوص کارخانهها و وسایل نقلیه است. پس ناگزیر به مراجعه به مواد عمومی خصوصاً قوانین جزایی هستیم.
حسب ماده ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی در کتاب تعزیرات، هرکس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسبوکار بازدارد به حبس از سه ماه تا یک سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. البته این در صورتی است که سروصدا و هیاهو مخل آسایش عمومی باشد نه یک نفر؛ زیرا امکان دارد یک نفر اعصابش ضعیف باشد یا فقط یک نفر در خانه مریض نگهداری کند که ماده این را شامل نمیشود. باید سروصدا به حدی باشد که مثلاً همه در کوچه اعتراض کنند یا موجب اخلال در نظم و رفتوآمد مردم شود و کوچه را بند بیاورند. مثلاً فرد در حال نوازندگی باشد و چند نفر در اطرافش جمع شوند و رقص و پایکوبی و تجمع ایجادشده موجب اخلال در رفتوآمد مردم و نظم کوچه گردد. در این حالت بر اساس ماده مذکور، جرم اخلال در نظم عمومی و سلب آسایش عمومی صورت گرفته است و شاکی میتواند به دادسرای محل وقوع جرم و یا کلانتری مراجعه و اعلام شکایت کند. پس نکتهای که نباید فراموش شود هرگونه نوازندگی خیابانی باعث تحقق جرم مزبور نمیشود بلکه باید بهگونهای باشد که آسایش عمومی آن محل با سروصدای عجیبوغریب مختل شود و همه یا اکثر مردم از خانه بیرون بیایند.
در مورد هیئتهای مذهبی هم همانگونه است چرا که ماده ۶۱۸ قانون تعزیرات برای رفتارهایی که آسایش و نظم عمومی را بر هم میزند، استثنا قائل نشده است و حتی حضور و تردد هیئتهای مذهبی در کوچه و خیابان میتواند با وجود شرایط مقرر در ماده، واجد وصف مجرمانه باشد. هدف مقدس داشتن باید در چارچوب و اجرای قانون باشد و مثلاً در حسینیه یا تکایا باشد و هیچکس حق ندارد با هدف مقدس عزاداری یا نماز جماعت قانون را نقض کند. موارد اشارهشده جزء شعائر مذهبی ماست ولی نه با نقض قانون و راهبندان. در این رابطه مسجد، مصلا، تکیه، حسینیه و… برای عزاداری و نماز جماعت پیشبینی شده است.
شرع مقدس در مورد آلات موسیقی یعنی ساخت، نگهداری، حمل و فروش و همچنین نواختن با این آلات یک تقسیمبندی دارد که میگوید اگر موجب غناء و از خود بیخود شدن و حالت رقص و طرب و… باشد، حرام است و واکنش شرع، حرمت این گونه رفتار است. ولی اگر موسیقی باشد که موجب غناء و طرب و رقص نشود، هیچ مشکلی ندارد. اگر در خیابان آهنگهای میهنی و سنتی مانند آنچه که در صداوسیما نواخته و پخش میشود و غیرغنائی است، بنوازند یا بخوانند؛ واکنش شرع قطعاً حرمت نخواهد بود. ملاک غنائی بودن نوعی و عرفی است یعنی عامه مردم باید آن موسیقی را طربانگیز بدانند.
در قانون درباره آهنگ بومی، محلی و غیره چیزی ذکر نشده است. هرچند عرف محلی، باید آن را موسیقی غنائی بداند. در حقوق اسلام به عرف خیلی اهمیت داده شده است؛ مثلاً اینکه آیا عرف مناطق کردنشین این موسیقی را غنائی و طربانگیز میداند یا خیر؟ ترکمنها یا بیرجندیها چطور؟ مثلاً در خیلی از مناطق ایران عزیزمان رقص با چوب وجود دارد و این به عرف محل بستگی دارد.